آیا تا کنون از خود پرسیده اید محله ای که امروز در آن زندگی می کنید، در زمان های گذشته به چه شکل بوده و به چه نامی خوانده می شده است؟ آیا درباره تاریخ تاسیس و اصالت جایی که در آن زندگی می کنید تحقیق کرده اید؟ اگر این کار را انجام نداده اید، پس آیا اکنون زمان مناسبی برای یافتن پاسخ این سوالات نیست؟
در این مطلب سفرمی اطلاعات جالب و مهمی از برخی محله های تهران که بی شک اکثر تهرانی ها از آن بی خبر هستند، گردآوری کرده است.
۱. تجریش
هزار سال پیش تجریش، طجرشت خوانده می شد. کهنسالان درباره محل قدیمی تجریش اعتقاد دارند که نزدیک پل رومی در جاده قدیم شمیران رو به شمال طرف راست، روی تپه باغی بزرگ به نام «گِلِ باوکان» بود. (ظاهراً محلی که نماز عید فطر سال ۵۶ در آن برگزار شد.) دو دهکده تجریش و دزاشیب سابقا آنجا بودند.
از گل باوکان تا امامزاده قاسم هم باغی دیگر به نام «جنت گلشن» بود. در اراضی اطراف این باغ ها گرگ های زیادی بودند که باعث زحمت اهالی تجریش می شدند، بدین لحاظ اهالی این منطقه دهکده را ترک کردند و به حوالی امامزاده صالح در جنت گلشن منتقل شدند و تجریش فعلی شکل گرفت.
این دهکده کمکم رونقی گرفت و چنان شد که حتی طغرل نیز برای فرار از گرمای منطقه جنوب کوه های البرز و ری به آنجا پناه آورد. صدها سال بعد طهران پایتخت قاجاریان شد و این منطقه به ییلاق اهالی آنجا تبدیل گردید و اشراف این شهر باغ های زیادی جهت اقامت تابستانی در آنجا احداث کردند.
ساختمانهای تجریش قدیم مانند روستای تاریخی ماسوله بود. یعنی ساختمانهای روستا طوری بود که مردم از روی بام های یکدیگر طی مسیر می کردند.
۲. زَعفَرانیه
زَعفَرانیه یکی از محله های اعیان نشین شمال تهران و شهرستان شمیرانات است. این محله که در کوهپایه های البرز قرار دارد در زمان گذشته روستایی واقع در شمال غربی تجریش و بین سعد آباد و ولنجک بوده است که از شمال به آبریز کوه، از جنوب به محمودیه، از غرب به ولنجک و از شرق به تجریش محدود بوده و بیشتر زمین هایی که تا نزدیکی باغ فردوس ادامه داشته، زراعی محسوب می شده است.
زعفرانیه یکی از نام های دوران قاجار است و عده ای بر این باورند که چون کاخ سعدآباد در این منطقه به رنگ زعفرانی بوده، به تدریج به وسیله مردم “زَعفَرانیه” نام گرفته است زیرا کسانی که می خواستند به این منطقه بروند نشانی در زعفرانی رنگ کاخ را که در آن زمان مشهورترین سازه منطقه بوده است، می دانند. زَعفَزانیه تا اوایل سده چهارم هجری وجود خارجی نداشته است. اراضی زَعفَرانیه و باغ فردوس را حسین علی خان معیر الممالک پسر دوست علی خان معیر الممالک خریداری و سپس عمارت باغ فردوس را در آنجا بنا نهاد.
دکتر منوچهر ستوده در سخنی از وجه تسمیه زَعفَرانیه می گوید: “اراضی زَعفَرانیه بخشوده محمد شاه قاجار به یکی از کنیزانش مشهور به “زعفران باجی” بوده است”. در ابتدا این محل به دلیل اداره برقی که در آن وجود داشت برق بامداد نامیده میشد و بعدها به زعفرانیه تغییر نام داد. زَعفَرانیه یکی از محله های مرتفع پایتخت است و 1650 تا 1800 متر از سطح دریا ارتفاع دارد.
۳. شهر رِی
شهر رِی به معنی شهر سلطنتی، مرکز سلطنت دینی و از کهن ترین شهرهای جهان به شمار می رود. رِی در دوره ای پایتخت ایران بوده است. رِی در طول تاریخ به نام های مختلفی خوانده می شده است: راکس (رکس)، راگا، رغه، ارشکیه، رام اردشیر، ام البلاد، رِی شهر، شیخ البلاد و محمدیه. بنابر آنچه در اوستا آمده ری سیزدهمین شهری است که در جهان ساخته شده و تاریخ سکونت در این شهر به ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد باز می گردد.
ری تنها منطقه باستانی استان تهران است که دارای آثار تاریخی و مکانهای دیدنی زیادی است. این منطقه قطب توسعه گردشگری مذهبی استان تهران نیز به شمار میآید. جاذبههای تاریخی شهرستان ری بر جاذبههای طبیعی منطقه غالب است. نام ری در کتیبههای هخامنشی و منابع یونانی به صورت رگآ (Rega) و رغه (Rege) آمده است. سلوکیان به ری، آریا (Erya) و ارویا (Eroya) و اشکانیان «آرشکیا» میگفتهاند.
۴. کَن
کَن یکی از معروف ترین روستاهای رِی (همان طهران قدیم) است و ساکنین آن به زبان “تاتی” سخن می گویند که به همان لهجه “کَنی” معروف است. کن در منطقه کوهپایه ای البرز واقع شده است. تاریخ کن با استناد به اسناد مربوطه به بیش از 2000 سال پیش می رسد؛ وجود درختان کهن سال چند صد ساله، امامزادگان موجود در کن، آداب و سنن منسوخ شده و زبان باستانی دلالت بر تاریخ کهن این دهکده را می دهد.
بخش کن یکی از بخشهای اصلی شهر تهران بوده و در گذشته منطقه یا بخش کن از شرق به میدان توحید، ستارخان و آریاشهر یا صادقیه (حسن آباد)، از غرب تا گرم دره، وردآورد و قلعه حسن خان (شهرقدس) و اسماعیل آباد، از شمال تا شمیرانات، فرحزاد، امامزاده داوود و از جنوب تا نهر فیروز بهرام، مهرآباد، تهرانسر و بزرگراه آزادگان امروزی ادامه داشته.
هنوز بخشی به نام کن وجود دارد و بخشداری کن موجود است اما این بخش بسیار کوچک شده است. دهستان سولقان، سنگان، کشار، کیگا، وردیج، واریش و امامزاده داوود در این بخش هستند. مناطق ۵، ۲، ۱، ۲۲ و ۲۱ قبلاً قسمتی از اراضی کن بودهاند که در اسناد رسمی، قولنامهها و سجل (شناسنامه) مردم این مناطق نام کن به عنوان بخش برده شده است.
۵. فَرَحزاد
محله فرحزاد، از محلههای قدیمی بخش شمالی تهران است که از گذشته به صورت روستایی سردسیر و خنک در مسیر جاده امامزاده داوود استقرار داشته و به مرور زمان و در اثر توسعه پایتخت به صورت محلهای از شهر تهران درآمده است. این محله که از محلات قدیمی شمیران میباشد، به دلیل هوای با طراوت و فرح انگیزش به همین نام معروف شده است.
عباس اقبال آشتیانی دربارهٔ فرحزاد در «جغرافیای بلاد و نواحی» در مجله یادگار (سال اول) نوشته است: «فرح زاد در شمال غربی طهران بین تجریش و کن واقع است. نام این ده در کتاب «منتقله الطالبیه» آمده، اما به شکل فرزاد که املای قدیم آن فره زاد است. بعدها قیاس عامیانه «فره» را به «فرح» عربی مبدل ساخته و فره زاد و فرزاد را فرح زاد کرده است. مؤلف کتاب «منتقله الطالبیه» نام جمعی از سادات مهاجر را میبرد که به این قریه پناهنده شده و در آنجا سکونت اختیار کرده بودهاند.» در این کتاب این نام با دو ذال و به صورت فرذاذ نوشته شده. فاضل معاصر سید حسن خرسان از این آبادی با نام فرازاذ یاد کرده است.
«فره» به معنای شأن و شوکت است؛ و «زاد» به معنای توشه است؛ و مجموع به معنای «توشه با عظمت» است. هرچند جمعی بر اساس نام مشهور امروزی این آبادی یعنی «فرحزاد» وجه تسمیه آن را به اشتباه، بدان سبب که جایی فرحبخش و خوش آب و هوا بوده است، منسوب به «فرح» دانستهاند، اما چنانکه آمد، نام اصلی آن «فره زاد» بوده و به سبب پیدایش آب در آنجا آنرا «توشه عظیم» شمردهاند. ضربالمثل فارسی: تو بگو ف، من می روم فرحزاد.
۶. نازی آباد
نازی آباد یکی از محله های جنوب شهر تهران است که بعد از انقلاب اسلامی پایتخت سیاسی تهران خوانده شد. شاید بتوان نازی آباد را یکی از موثرترین محلات در تمامی حوادث تاریخی تهران قلمداد کرد. نازیآباد در دهه سی خورشیدی بنا شده و بیش از ۷۰ میدان در این محل وجود دارد که از این نظر نسبت به محلههای جنوب تهران ظاهر بهتری دارد. در حقیقت میتوان این محله تهران را یکی از مرفهترین محلههای جنوب تهران دانست.
نامگذاری این محله به ساخته شدن بخشی از آن به نام چهارصددستگاه توسط آلمانیها طی جنگ جهانی دوم نسبت داده میشود. از آنجا که در آن هنگام ایرانیان تمام آلمانیها را نازی میگفتند این محله نیز به نام نازی آباد مسمی شد.
روایت ضعیف دیگری علت نام “نازی آباد” را این میداند که زمینهای این محله در زمان قاجار متعلق به یکی از زنان قاجار به نام نازخاتون بوده است.
۷. توپخانه
کار ساخت میدان توپخانه در سال ۱۲۴۶ شمسی (برابر با سال ۱۲۸۴ قمری و سال ۱۸۶۷میلادی)، و به دستور میرزاتقیخان امیرکبیر، در زمینی مستطیل شکل و در بیابان شمالی میدان توپخانه قدیم (میدان ارگ کنونی) آغاز شد. پیش از آن و از زمان فتحعلیشاه، این بیابان برای جای گیری توپها و توپچیها اختصاص داشت. معمار میدان محمدابراهیمخان آذربایجانی (دایی کامرانمیرزا) بود. کار ساخت میدان ده سال به درازا انجامید و در سال ۱۲۹۴ قمری به دستور اعتمادالسلطنه پایان گرفت. این میدان از نخستین گذرگاههای تهران است که سنگفرش و بعدها آسفالت شده است.
میدان توپخانه دارای پهنایی نزدیک به ۱۱۰ متر و درازای تقریباً ۲۲۰ متر و چهارگوش مستطیلی است که دقیقاً از تناسبات توصیه شده در دوره نوزایی (رنسانس) و باروک پیروی میکند.
میدان توپخانه از بدو احداث، مرکزی برای تجمع، آتشبازی، مشق و رژه نظامی و همچنین اعدام محکومان بوده است. برخی بر این باورند که طراح میدان در هنگام طراحی آن به میدان نقش جهان اصفهان نیز نظر داشته است. در اوایل احداث میدان، چند عراده توپ غنیمتی شاه عباس صفوی از پرتغالیهای جزیره هرمز در آن قرار داده شده بود. همچنین توپی به نام توپ مروارید که از ساختههای دوران فتحعلیشاه بود در میدان به نمایش گذاشته شده بود.
۸. لاله زار
لالهزار در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی نماد نوگرایی و هنر ایران بود و «شانزهلیزهٔ تهران» لقب گرفته بود. بسیاری از تئاترها، رستورانها، تجارتخانهها،خیاط خانهها، سینماها و فروشگاههای معروف ایران در این خیابان قرار داشتند.
ناصرالدین شاه پس از بازگشت از سفر اول فرنگستان به خیال احداث خیابانی مانند «شانزهلیزه» در تهران به عنوان «دارالخلافه» افتاد و دستور داد که از میان باغ مصفای لالهزار خیابان بکشند، زمینهای اطراف خیابان نیز میان «مقربین درگاه» تقسیم شد.
۹. سعادت آباد
سَعادَتآباد محلهای مرفه نشین در شمال غرب تهران است. سید ضیاءالدین طباطبایی در سال ۱۳۲۷ خورشیدی ده مخروبه بدون سکنهای که زمینهای آن ریگزار بوده و اربابی داشته است را خریداری میکند. در شروع کار با استخدام آشنایان یزدی و کشاورزان که همه سید بودند این ده را سادات آباد نام گذاری میکند که گندم کاری، یونجه کاری و پرورش خرگوش از نوع آنغوره انجام میدادند.
او از طریق فروش گوشت خرگوش به مغازههای چهارراه استانبول و فروش پوست خرگوش و پشم آن برای تولید کلاه و پالتو به بازرگانان و به دست آوردن پول از این راه هرچه خرابه بوده را آباد میکند و به آب میرساند.
همراهی نمودن کارگران و رهبری سید ضیاءالدین طباطبایی به منطقه آبادانی بخشید و با اضافه شدن کارگران غیر سید و تلفظ آسانتر سادات به سعادت تبدیل شد. گندم مزارع سید ضیاءالدین طباطبایی تأمین کنندهٔ غلهٔ بسیاری از مناطق تهران شد.
۱۰. تهرانپارس
در دهه ی ۱۳۱۰ خورشیدی ارباب هرمز از بزرگترین سرمایه داران زرتشتی شهرکی در شمال شرق تهران ساخت و نامش را تهرانپارس گذاشت. سپس شمار فراوانی از زرتشتیان به آنجا کوچ کردند. ارباب هرمز با یاری چند تن از مهندسان نام آور خیابان بندی و جدول کشی آنجا را انجام داد.
ساختار شهرسازی تهرانپارس برپایه ی اصول شهرسازی نوین است که هم اکنون بعنوان یکی از بهترین طرح های شهری به شمار می رود. درگذشته بخش بزرگی از زمین های تهرانپارس از آن زرتشتیان بود.
از آنجا که تهرانپارس درکوهپایه های جنوبی رشته کوه های البرز و نزدیک به پارک های جنگلی سرخه حصار و لویزان می باشد از آب و هوای خوبی برخوردار است.
منبع: safarme.com
سفرنامه...
ما را در سایت سفرنامه دنبال می کنید
برچسب : گذری,تاریخچه,معروف,ترین,محله,تهران, نویسنده : saffari بازدید : 498 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 0:37